استاد مدیریت آموزش عالی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران ، arasteh@khu.ac.ir
چکیده: (75 مشاهده)
افزایش مستمرپیچیدگیهای دانش، نوآوریها و انتظارات جوامع از دانشگاهها بر نحوهی آموزش استادان رشتههای مهندسی و تفکر آنها برای پرورش دانشجویان تأثیر گذاشته است. از آموزش، همواره بهعنوان یک فضیلت شامل فضیلت ایجاد انضباط ذهنی، فضیلت انتقال دانش، فضیلت، کاربردی کردن دانش، فضیلت کارورزی قابلیتها و مهارتهای عملی به فراگیران یاد شده است. برای دستیابی به این فضیلتها، استادان با استفاده از روشهای گوناگون بر انتقال حجم وسیعی از اطلاعات، همراه با مجموعهای از ایدهها و اصول پذیرفتهشده، اهتمام ورزیدهاند. دانشجویان نیز با دریافت حجم وسیعی از اطلاعات، بیشتر به قدرت حافظهی خود برای موفقیت در دانشگاه متکی هستند و بهندرت در رویارویی عملی با ارزشها و ایدههای متضاد به چالش کشیده میشوند. دانشجویان پس از ورود به بازار کار نیز با مسائلی روبرو میشوند که بهاحتمالزیاد قابلیتهای لازم برای حل آنهاراندارند. هدف از این مطالعه تحلیل واقعیتها و انتظارات در آموزش مهندسی بود. این مطالعهضمن بررسی اجمالی دو فلسفهی معرفتشناختی و سیاسی و ارتباط آنها باقابلیتهای حرفهای اشتغال دانشآموختگان، به واقعیتها، انتظارات، تحلیلهای و پیشنهادهای پژوهشگران دربارهی آموزش مهندسی را بررسی میکند؛ در این میان، با اشاره به برخی از سیاستها، توصیههای ذینفعان و پژوهشگران دربارهی وضعیت آموزش مهندسی، به تحلیل پنداشتههای آنها در آموزش و یادگیری میپردازد و سپس، به مقولهی اهمیت تمرین و آموزش عملی، توجه به شایستگیهای سخت و نرم بهعنوان راهبردهای اصلی آموزش مهندسی، هویت بخشی و مشکل وابستگی دانشجویان به رایانه و فناوریها میپردازد و در ادامه نیز بر ضرورت بازنگری آموزشهای مبتنی بر استانداردهای شایستگیها، افزایش تواناییهای مسئله گشایی و توجه به تقویتمهارتهای تصمیمگیری در پرورش دانشجویان مهندسی تأکید میکند.