استادیار گروه مطالعات مدیریت آموزش عالی، موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، تهران، ایران ، a.roshan@irphe.ac.ir
چکیده: (520 مشاهده)
هدف: عدالت در کنار آزادی، از مهمترین ارزشهای بشری است. حکومتها، جوامع، سازمانها و نهادهای اجتماعی، مشروعیت خود را از عدالت کسب میکنند. در حوزه آموزش، جامعه جهانی در راستای تحقق عدالت به سمت اجرای پارادایم «آموزش عالی برای همه» پیش میرود. این رویکرد، آموزش عالی را بهمثابه یک حقبرای افراد قلمداد میکند. ازآنجاکه یکی از مهمترین گامها برای ارتقای عدالت، تشخیص و تعیین شاخصهای آن است تا سیاستگذاری، برنامهریزی و ارزیابی در جهت بهبود وضعیت عدالت در جامعه در حوزه آموزش عالی بر اساس آن شاخصها انجام گیرد، لذا هدف این مطالعه، معرفی و دستهبندی شاخصها و نشانگرهای عدالت در آموزش عالی است تا مسئولان با انسجام فکری بیشتری در باب عدالت در آموزش عالی بیندیشند. روششناسی:پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی[1] است.گردآوری دادههای پژوهش با استقاده از دو روش تحقیق اسنادی و گروه کانونی انجام شد. در این پژوهش، هفت نفر از مسئولان و مدیران آموزش عالی و نیز صاحبنظرانی با تخصصهای آموزش عالی، اقتصاد و فلسفه آموزشی بهعنوان اعضای گروه کانونی شرکت داشتند که طی دو جلسه، نظرات آنها جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استقاده از روش تحلیل محتوا تا دستیابی به مرحله اشباع انجام گرفت و در نهایت، شاخصهای عدالت به چهار دسته و 50 نشانگر، تقسیمبندی شدند. یافتهها: شاخصهای عدالت در چهار گروه: الف- شاخص فردی (دانشجو) با 16 نشانگر، ب- شاخص سازمانی (دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی) با 7 نشانگر، پ- شاخص مالی و اقتصادی (سطح خُرد و کلان) با 10 نشانگر و ت- شاخص تطبیقی (مقایسه بینالمللی) با 17 نشانگر تقسیمبندی شد. نتیجهگیری: یک نظام آموزش عالی عادلانه میتواند دو رویکرد اصلی داشته باشد: الف- تلاش برای کاهش تفاوت بین افراد، گروهها و سازمانها و ب- حداکثر نمودن حداقلها. درعینحال تا وقتی یک جامعه مبتنی بر ساختارهای نابرابر در به دست آوردن فرصتهای ممتاز سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است، نمیتوان از عدالت در آموزش عالی سخن گفت. اصلاحات عادلانه با بهکارگیری شاخصهای چهارگانه برشمرده شده در این مقاله، زمانی نتایج کاملی به بار خواهند آورد که همزمان سایر حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز اصلاح شده باشند.