تاریخ دریافت: 08/11/1387
تاریخ پذیرش: 20/10/1390
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی میزان رشد یادگیری دانشجویان مهندسی معماری در فراگیری مفاهیم پایه در سازه از طریق روشهای متداول و مقایسه آن با یک روش پیشنهادی میپردازد. بر این اساس پاسخ سؤالهای زیر در انجام این پژوهش مد نظر است:
1- آیا همسانی یا سطوح معناداری بین میزان رشد یادگیری دانشجویان از طریق شیوههای مورد مطالعه مشاهده میشود؟
2- آیا ساخت ماکت از پروژههای اجرایی اختلاف معناداری در رشد یادگیری مفاهیم سازه توسط دانشجویان نسبت به کلاسهای تئوری ایجاد مینماید؟
3- نگرش اساتید و دانشجویان نسبت به موثرترین شیوه آموزش مفاهیم سازه به دانشجویان معماری چیست؟ و آیا این نگرش منطبق بر یافتههای پژوهش میباشد؟
روش تحقیق در این پژوهش به صورت مطالعه میدانی (Field Trial) بوده که برای تحلیل یافتهها از شاخصهای آماری میانگین و انحراف معیار با فاصله اطمینان 95% و خطای مطالعه (P<0.05) استفاده شده است. همچنین برای مقایسه میانگین کمیتهای جوامع مورد بررسی به تفکیک از آزمونهای (Paired TTEST, TTest و Anova) استفاده شده است و نهایتاً نمودارها به کمک نرم افزار Excel استخراج گردید.
نتایج حاصل نشان دهنده آن است که میانگین میزان پاسخگویی دانشجویان به سؤالات در روش بهره گیری از طبیعت بیشتر از روشهای دیگر بوده است. حال آنکه کاربرد روشهای تئوری و ساخت ماکت، اختلاف قابل توجهی را در ایجاد رشد یادگیری دانشجویان نشان نداده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |