تاریخ دریافت: 15/09/1392
تاریخ پذیرش: 03/12/1392
چکیده
آموزش عالی در جامعۀ معاصر از سوی دو گرایش متعارض بهسوی شغل گرایی و حرفه گرایی کشیده میشود. این مقاله با تفکیک مفاهیم حرفه و شغل به بررسی ریشههای شغل گرایی و حرفه گرایی در دوران مدرن و نسبت آنها با آموزش عالی میپردازد. پسازاین مرور مفهومی، تأثیر تحولات دهههای پایانی قرن بیستم بر پیدایش دو مفهوم شغل گرایی و حرفه گرایی بررسی میشود. هدف این مقاله واکاوی در ابعاد مختلف حرفه گرایی جدید و بررسی پیامدهای این مفهوم در سازمان اجتماعی و محتوای معرفتی حرفهها در آینده نزدیک است. به این دلیل مفاهیم حرفه گرایی جدید و سیاست حرفه گرایی و انواع مدلهای مرتبط با آن مطرح میشوند و سرانجام مدل چهاروجهی و تعاملی حرفه گرایی به بحث گذاشته میشود.
نتیجهگیری نهائی مقاله بر اهمیت حرفه گرایی جدید در برابر شکلگرایی جدید تأکید دارد. شکلگرایی جدید تحت تأثیر ضرورتهای تازه، آموزش را با تهدید گسترش رویههای مکانیکی، فایدهگرایی و کمیت گرایی صرف و دانشآموختگان را نیز با تهدید گسترش رویکردهای غیر انتقادی، تک ساحتی و تکنسین مآبی مواجه ساخته است که نتیجه آن فراموش کردن علم و حرفه بهمثابه مجموعهای از ارزشهای شخصی، میان شخصی، اجتماعی و سیاسی است. این مقاله برای پاسخ گوئی به نیازهای چندگانه و ازجمله ایجاد توازن بین کار و زندگی، فرهنگ و دانش، اصلاح برنامههای آموزشی در سطوح مختلف ازجمله آموزش عالی را برای ترکیب دو جریان آموزش عمومی با تأکید بر ارزشهای انسانگرایانه و مدنی و آموزش حرفهای با تأکید بر ارزشهای شغلی را ضروری میداند. موضوع پایانی مقاله ارائۀ راهبردهای خاص بهمنظور گسترش حرفه گرایی جدید، بهویژه در رشتههای علوم انسانی و با تأکید بر تقویت رابطه حرفهها با مردم میباشد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |