استادیار گروه تئاتر دانشکده هنر دانشگاه بین المللی سوره تهران، ایران. ، alihajimollaali@soore.ac.ir
چکیده: (7 مشاهده)
هدف: این مقاله به بررسی مفهوم «دراماتورژی بهمثابه پژوهش عمل بنیاد» در نظام دانشگاهی میپردازد و از رهگذر مطالعهای تطبیقی میان پایاننامههای کارشناسی ارشد رشتهی ادبیات نمایشی در ایران و رسالههای دراماتورژی در بریتانیا، ظرفیتهای این رویکرد را آشکار میسازد. در حالیکه پژوهش عمل بنیاد در نظام آموزش عالی انگلستان به روشی تثبیتشده تبدیل شده است، در مطالعات تئاتری ایران هنوز جایگاه مشخص و نهادینهای ندارد. پرسش اصلی پژوهش آن است که پروژههای نهایی دانشجویان ایرانی چه محدودیتهایی دارند و چگونه میتوان با اصلاح آنها، کارآمدی بیشتری در عرصهی دانشگاهی و تولید هنری ایجاد کرد. فرض مقاله بر این است که بهرهگیری از الگوی دراماتورژی عمل بنیاد میتواند پاسخی مؤثر به این کاستیها باشد.
یافتهها: برای تبیین چگونگی تلفیق نظریه و عمل در قالب پایاننامه، سه رساله عمل بنیاد در بریتانیا مورد بررسی قرار گرفته است: 1- رساله امیلی لِکِسن در حوزهی دراماتورژی تئاتر عروسکی که با خلق دو نمایشنامه و ارائهی یک الگو، نوشتار خلاق را به بدنهی پژوهش بدل کرده است؛ 2-پروژه مایکل پینچبک که سهگانه اجرایی او همزمان بهعنوان تولید هنری و دستاورد پژوهشی عمل میکند؛ 3-پژوهش زلدا فرانزکا هِنی با عنوان مابین پردهها که ترکیبی نظری-عملی برای مطالعهی دراماتورژی معاصر ارائه میدهد. یافتهها نشان میدهد که در بریتانیا دانشجو بهمثابهی «هنرمند-پژوهشگر» تعریف میشود؛ فردی که میان چارچوبهای نظری و تجربهی عملی پل میزند و بدینوسیله پژوهش دانشگاهی را به فرآیندی خلاق و تولیدمحور تبدیل میکند.
نتیجهگیری: بازشناسی و نهادینهسازی پژوهش عمل بنیاد در ایران میتواند آموزش تئاتر را غنیتر سازد، شکاف میان دانشگاه و اجرا را پر کند و الگویی فراهم آورد که در آن پایاننامه نهفقط دربارهی تئاتر، بلکه خود به صحنهی خلق تئاتر بدل شود. به این ترتیب، دانشگاه میتواند از جایگاه صرفاً نظری فراتر رفته و به بستر زایش هنری و تفکر خلاق بدل گردد.
نوع مقاله:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1404/7/12 | پذیرش: 1404/8/10 | انتشار الکترونیک پیش از انتشار نهایی: 1404/8/24