جعفر امیری فرح آبادی، محمود ابوالقاسمی، سعید سلیمانی، دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
در سالهای اخیر و با توجه به ظهور اندیشههای جدید همچون رویکرد نوین مدیریت عمومی، جوامع و اقتصادهای دانشبنیان و جهانیشدن؛ مفاهیم کارایی، اثربخشی و پاسخگویی در بخش عمومی، توجه بیشتری را به خود معطوف کردهاند. آموزش عالی ایران نیز مستثنا از این تحولات نبوده است و سعی در تغییر رویکرد خود در جهت تجاریسازی فعالیتهای دانشگاه و همخوانی بیشتر با تغییرات محیطی داشته است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی همگرایی حکمرانی دانشگاهی و کنشهای شبهتجاری در آموزش عالی ایران بوده است. بهمنظور دستیابی به این هدف رویکرد ترکیبی- متوالی مدنظر قرار گرفت، در مرحله کیفی پژوهش، با مرور اسناد و پژوهشهای موجود و در ادامه انجام مصاحبههای عمیق نیمه ساختارمند با ۹ نفر از خبرگان آموزش عالی بهصورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری، شاخصهای حکمرانی شبهتجاری (بازار گرا)، در مدلی شامل چهار بعد: زمینهای، مالی، علمی و سازمانی، شناسایی شدند. در گام بعد، بهمنظور اجرای تحلیل عاملی تأییدی، این شاخصها، در اختیار مشارکتکنندگان بخش کمی پژوهش قرار گرفت. شاخصهای نکوئی برازش نشان از تأیید مدل پژوهش داشت و مقایسه میانگین نمونه و میانگین مفروض با استفاده از آزمون T تک نمونهای، حاکی از عدم همگرایی حکمرانی دانشگاهی در آموزش عالی ایران با رویکرد شبهتجاری مصرح در اسناد بالادستی آموزش عالی ایران داشت.
زینب گل پیچ، علی اکبر سلیمانیان، زکیه امانی، دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
کاریابی بهعنوان الگویی از رفتارهای هدفمند، ارادی و خود نظمدهنده باهدف دستیابی به اشتغال تعریفشده است. این مفهوم تحت تأثیر عوامل و پیشبینی کنندههای متعددی قرار دارد که از بین این عوامل نقش حمایت اجتماعی در پژوهشهای مختلف موردبررسی قرارگرفته است. با توجه به نقش مهم اعضای هیئتعلمی دانشگاهها در ارتقای مسیر شغلی و بهطور خاص فرایند کاریابی دانشجویان، هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک فارغالتحصیلان دانشگاه از چگونگی تأثیرگذاری اساتید بر فرایند کاریابیآنها میباشد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با طرح پدیدارشناسی تفسیری میباشد. تعداد مشارکتکنندگان در این پژوهش ۱۱ نفر (۷ مرد و ۴ زن) از فارغالتحصیلان دانشگاه بجنورد میباشند که علاوه بر اشتغال به کار، نمرهی آنها در مقیاسهای فعالیت کاریابی و خودکارآمدی کاریابی نیز یک انحراف معیار بالاتر از میانگین باشد. مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و ملاک محور انتخاب گردید و سپس دادهها با استفاده از روش مصاحبهی نیمه ساختاریافته جمعآوری و از طریق روش دیکلمن کدگذاری و تحلیل گردید. فرایند کدگذاری در قالب کدهای اولیه، مفاهیم و مقولهها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مصاحبهها منجر به استخراج ۴۴۰ کد اولیه، ۱۱ مفهوم و ۵ مقوله گردید این مقولهها که درواقع منعکسکننده ادراک فارغالتحصیلان از چگونگی تأثیرگذاری اساتید بر فرایند کاریابیآنها میباشد عبارتاند از رشد خودکارآمدی کاریابی، حمایت روانشناختی، پشتیبانیهای تخصصی، پرورش نگرش کاریابی و ارتقای راهبردهای کاریابی. عوامل احصاء شده از فرایند تحلیل مصاحبهها، ضمن تأکید بر نقش اعضای هیئتعلمی در فرایند کاریابی فارغالتحصیلان، بیانگر این مطلب است که روابط بین اعضای هیئتعلمی و دانشجویان دربرگیرندهی تلویحاتی مانند ارتقاء نگرشهای واقعبینانه نسبت به کاریابی، افزایش حمایت اجتماعی ادراکشده در مسیر کاریابی، افزایش توانمندیهای زمینهای برای اشتغال، غنی شدن راهبردهای جستجوی شغل و افزایش باور به توانمندیهای فردی برای کسب شغل، میباشد.