دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران ، behboud.yarigholi@yahoo.com
چکیده: (22 مشاهده)
هدف: با توجه به گسترش سیاستهای درآمدمحور در جذب دانشجویان بینالمللی در دانشگاههای ایران و گزارشهای متعدد درباره افت کیفیت آموزشی آنان، مسئله مرکزی این پژوهش، ابهام در دلایل سکوت و انفعال اعضای هیئتعلمی در برابر این روند است؛ موضوعی که علیرغم اهمیت آن، در ادبیات پژوهش بهصورت مستقل و عمیق مورد بررسی قرار نگرفته است. بیشتر مطالعات پیشین بر کیفیت زندگی دانشگاهی، چالشهای تحصیل از دیدگاه دانشجویان خارجی یا خدمات دانشگاهی متمرکز بوده و شکاف مهمی در زمینه نقش و واکنش هیئتعلمی نسبت به افت کیفیت آموزشی دانشجویان بینالمللی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف پر کردن این شکاف و تبیین ابعاد پنهان انفعال هیئتعلمی در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان انجام شد. دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بهدلیل رشد قابلتوجه در جذب دانشجویان بینالمللی و تغییرات ساختاری مرتبط، بهعنوان موردی مناسب برای بررسی چالشهای کیفی بینالمللی سازی انتخاب شد.
روش: بدین منظور از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون بهعنوان روش، جهت گردآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد و برای نمونهگیری از روش نمونهگیری هدفمند از نوع زنجیرهای بهره گرفته شد. مشارکتکنندگان پژوهش، اعضای هیئتعلمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که تعداد آنها 282 نفر میباشد. نمونهگیری و مصاحبهها تا زمانی ادامه یافت که تجزیهوتحلیل و اکتشاف دادهها پس از 15 مصاحبه به اشباع رسید. از روش تحلیل تماتیک براون و کلارک نیز برای تحلیل دادهها استفاده گردید. جهت اطمینانپذیری پژوهش از راهبردهای بررسی توسط افراد متخصص و مشارکتکنندگان استفادهشده است.
یافتهها: یافتهها پنج مقوله اصلی را نشان داد: ساختارهای اقتدارگرای مدیریتی (نظام تصمیمگیری غیر مشارکتی در جذب دانشجو، فقدان نظام پاسخگو برای پیگیری اعتراضات، عدم ریسکپذیری سازمانی و هراس از پیامدهای شغلی)، ملاحظهکاری هیئتعلمی در پرتو انگیزههای اقتصادی (وابستگی معیشتی به درآمدهای جانبی، ترس از محرومیت از امتیازات مالی، توجیه اخلاقی-اقتصادی)، عوامل فرهنگی-اجتماعی (فرهنگ سکوت در محیط دانشگاهی، نقش پررنگ سلسلهمراتب اداری، کماهمیت دانستن کیفیت آموزشی)، ابعاد روانشناختی عدم مقاومت در برابر تغییرات نهادی (احساس بیتأثیری، خستگی روانی ناشی از فرآیندهای اداری، محافظهکاری بهعنوان استراتژی بقا) و سیاستگذاری کلان آموزشی و اولویتهای دیپلماتیک (اجبار نهادهای حاکمیتی برای جذب دانشجویان بینالمللی بهعنوان ابزار قدرت نرم، سیاستگذاری جذب دانشجوی بینالمللی بهعنوان ابزاری در جهت ارتقا رتبهبندی دانشگاه).
نتیجهگیری: پژوهش حاضر با تکیه بر نظریههای سکوت سازمانی و سرمایهداری دانشگاهی، لزوم بازنگری در سیاستهای جذب دانشجویان بینالمللی را پیشنهاد میکند. همچنین یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که حل این چالش، مستلزم تحول همزمان در ساختارهای مدیریتی (افزایش مشارکت هیئتعلمی در تصمیمگیری)، انگیزشی (طراحی مشوقهای کیفیمحور) و فرهنگی (تقویت گفتمان انتقادی) است تا بتوان از «بینالمللی سازی صوری» به «ارتقای واقعی کیفیت آموزشی» گذار کرد. لازم به ذکر است از محدودیتهای پژوهش، تمرکز بر یک دانشگاه، ماهیت کیفی دادهها و اتکا به مصاحبههای فردی است که دامنه تعمیمپذیری و تنوع تجربههای قابلشناسایی را محدود میسازد.
نوع مقاله:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1404/5/26 | پذیرش: 1404/8/10 | انتشار الکترونیک پیش از انتشار نهایی: 1404/10/7