استادیار جامعه شناسی دانشگاه فرهنگیان کردستان، تهران، ایران ، rahmadrash76@yahoo.com
چکیده: (584 مشاهده)
تأمل نظری این مقاله بر این گزاره اصلی بنیان نهاده شده است که ماهیت برنامه درسی در ایران به طورکل و برنامه درسی دانشگاهی به طورخاص، بهعنوان یکی از عناصر اصلی میدان آموزش، ماهیتی نا مقتصد داشته است. روش پژوهش این مقاله کیفی و با استفاده از تکنیک دلفیشامل چهارده مصاحبه فردی و دو فوکوسگروپ با متخصصین حوزه تعلیم و تربیت از رشتههای مختلف انجام شده است. چارچوب مفهومی این مقاله از نظریه میدانهای بوردیو با تاکید بر میدان آموزش و نظریه دوگانه شکل_محتوای زیمل جهت آسیبشناسی نظام برنامهریزی درسی در ایران است. نتایج پژوهش حاکی از «غیاب حق به زندگی» در این برنامهها بهعنوان مسئلهای آسیبزا، ازیکطرف، متأثر از فرایندهای تاریخی ناسازواره سنت و مدرنیته در جغرافیای فرهنگی و اجتماعیایران و از سوی دیگر، مولود ساختارهای متمرکز، از بالا به پایین اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه است که زمینهساز سلطه هژمونیک فرامیدان قدرت و سیاست بوده است.این امر باعث استثمار سایر میدانهای اجتماعی ازجمله میدان آموزش و تعلیم و تربیت توسط فرامیدانهای سیاست و قدرت شده است. تحلیل کیفی دادهها حاکی از فرودستی میدان آموزش در ایران و بهتبع آن آسیبزا بودن برنامه درسی از مدرسه تا دانشگاه، نهتنها نسبتی مستقیم و همافزا با بازی «شکل[1]» و «زندگی» در جامعهایرانی داشته و دارد، بلکه نتیجه غیاب بازنمایی «فرامیدان زندگی» در میدان آموزش و بهتبع آن نظام برنامهریزی درسی است. نتیجه فرادستی هژمونیک فرامیدان قدرت و سیاست و استثمار «زیست-حیات میدان آموزش» و فقدان سیالیت نظام آموزشی، شاهد «پسماندگی» آموزش رسمی کشور از زندگی، «غیاب حق به زندگی» و در نتیجه ناکارآمدی روزافزون نهاد آموزش/دانشگاه در مواجهه با مسایل خود وجامعه شده است.
ahmadifar R. Sociological Analysis of the Absence of "Right to Life" in the Curriculum Planning System of Iran. ihej 2023; 14 (2) :18-36 URL: http://ihej.ir/article-1-1853-fa.html
احمدی فر رشید. تحلیل جامعهشناختی «غیاب حق به زندگی» در نظام برنامهریزی درسی ایران. آموزش عالی ایران. 1401; 14 (2) :18-36